سیب گلاب



خسته شدم از این همه نشدن و نرسیدن

واقعا بقول قیصر امین پور روحشون شاد و قرین رحمت باد

گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

نمیدونم کی کجا بالاخره میشه ولی منتظرم که یه روزی.

گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود


داشتم فکر میکردم چند نفر من و اینجا رو یادشونه؟ اصلا کسی یادش هست؟!

گاهی اینقدر سر آدم گرم دنیای حقیقی میشه که یادش میره به دنیای مجازیش سری بزنه و چیزی بنویسه البته اگه حرفی هم باشه!

جالبه که فضای مجازی و آدمهاش تو همان مجازی بودن می مونن و کم کم اگه فعالیتی نداشته باشی فراموش میشی! 

البته که تو دنیای حقیقی هم آدمها به راحتی فراموش میشن,  بهم تهمت میزنن و چهره عوض میکنن!!

با خودم فکر کردم منی که کارم تمرین ِ و تمرین و مسابقه چه حرف جالبِ مخاطب پسندی میتونم داشته باشم؟واقعا؟ از اون مدل ورزشکارها هم که نیستم عکس بذارم از تمرینم 

می مونه ت که دیگه اون حال و حوصله قبل رو ندارم بس که خودم دوست و دشمن و گرفتاری دارم! :)

تو عمرم فکر نکنم خودم رو اینقدر درگیر کرده باشم ! یادگیری دوتا زبان همزمان ثبت نام دوباره کنکور ارشد اونم برای رشته ای خیلی خیلی سخت تر و اردو و مسابقه و اعزام پیش رو قشنگ هندونه است که دستم گرفتم :))

خلاصه یه 5-6تا هندونه ی شب یلدا رو با هم بلند کردم تا دستمه کسی نمیخواد؟؟ میفروشم به قیمت خوب :))

هیچ چیز رو آسون بهمون نمیدن میخوام سخت تر و بیشتر تلاش کنم شاید این دفعه اتفاق بیوفتن اونچیزایی که میخوام :)

شب یلداتونم گرم و اناری رنگ :) "اینم یه مدل تبریکه دیگه :))) "


فردا دیدار حضرت آقا با مدال آوران بازی های پاراآسیاییِ

دیروز وسط تمرین خبرش رو دیدم چقدر دلم میخواست گریه کنم .

بهترین زمانی که شانس 100در 100 مدال بودی و یکی از بزرگترین  آرزوهات خیلی راحت بخاطر گفتنِ یه کلمه پرپر شد و باید بخاطرش از اول بجنگی و خیلی خیلییی تلاش کنی.

بقول ورزشکارهای خارجکی

fighting

 ✌파이팅


دیدین بعضی از آدم ها خیلیییییی خوبن؟

اونقدر خوب و عزیزن که حتی وقتی کنارتون نباشن تمام وجودشون کنار شماست

هرکاری میکنن که شما اشکها رو پس بزنید و  بخندید فراموش کنید پیروز نشدن رو

نمیگم شکست این نتیجه برای من شکست نبود( اینکه 4م آسیا باشی تو مقدماتی و 7م آسیا تو فینال یعنی جز 8تیرانداز برتر اسیا بودن شکست نیست) ولی پیروزی هم نبود

گاهی میگم کاش20سال زودتر به دنیا می اومدم تا هم تجربه این قهرمانای بزرگ میشدم اونوقت نمیباختم به کم تجربگی خودم

تو کشوری که همه فقط مدال میشناسن و ارزش آدمها به مدالهاشونه

کسی براش مهم نیست تو تنها بانوی فینالیست باشی در جمع8نفر براش مهم نیست تو اولین حضور فینالته براش مهم نیست تو درکل فقط14بار این رشته رو تمرین کردی اونم از بهمن پارسال تا الان اونم با فشنگ ایرانی

چقدر باید بجنگم تا بعد اسیایی خطم نزنن و بذارن من کم کم رشد کنم و تجربه م قدم به قدم برسه به بزرگان این رشته

من عملا الان مثل یه بچه ام که دارم 4دست پا راه رفتن رو یاد میگیرم و بقیه دارن میدون 

همه چی تکنیک نیست شاید من تکنیکم بهترین باشه مدیریت ذهن و هیجان و. اصل مهمیه که من توش خیلی کم تجربه ام

یکی از رقیبان تنها تیراندازِ کشورِ هست تمام اردوهاش کشورهای خارجیه تمام مسابقات خارجی رو شرکت میکنه مدال نمیاره تو هیچکدوم ولی باز هم شرکت میکنه و ساپورتش میکنن

اما ما

امروز تموم شد با اشک ها لبخندهاش و فردا و فرداها روز دیگه ای هست و دوتا مسابقه هنوز مونده هیچی تموم نشده :)

برامون دعا کنید هرچی خیره ما فکر میکنیم اگه مدال بیاریم خیلی از مشکلات تیم حل میشه نمیدونم خدا هم همین نظر رو داره یا نه :)


خداااااایییی فکر نمیکردم رژه رفتن اونم صف اول اینقدررررر سخت باشه 

یک عدد ورزشکار پوکیده هستم از جاکارتا

بخاطر دو دقیقه رژه از 3ظهر تا7سرپا بودیم ساعت11شب رسیدیم اتاق الان ساعت12نیمه شبه و تو ایران هشت و نیم :)

نگم از غذاهاشون


الان ساعت6:40دقیقه بامداد روز3اکتبر 2018 است و ما جاکارتا ییم 
ساعت 3صبح سه شنبه به وقت ایران حرکت کردیم 7صبح پروازمون بود  9صبح پروازمون پرید
ساعت 22:40 به وقت محلی رسیدیم و راس ساعت3صبح چهارشنبه رسیدیم هتل!!
جدا از صداهای لحظه به لحظه اسانسور و ماشین ها و اذان های مختلف از مساجد مختلف
از مزیت های دهکده ی بازی ها که یک مجموعه مجتمع های شیک و پیک و هرکدوم 20-30طبقه واسانسور ویلچری ها غیر ویلچری ها متفاوت و کلا 9-10تا اسانسور تو یه ساختمان هست
عدم وجود اب گرم لوله کشی در سرویس هست حموم بری یخ زدی
پشه و مورچه هم به عنوان اشانتیون بهمون دادن
از یخچال و اتو و سشوار هم خبری نیست :|
خواب هم که چشام داره میره ولی خوابم نمیبره
از 7صبح دوشنبه ایران تا الان عین جغد بیدارم فقط هر چند ساعت یک دقیقه چشام میره و چرت میزنم یکی دو دقیقه
خیلی باجالبه آدم هایی رو که از پشت شیشه دوربین و فضای مجازی میبینی رو از نزدیک ببینی
مثلا آقای شمشادی 

دوست عزیز مطلب طولانیه اگه نمیخواین نخونید حرفهای دلمه واسه اولین و آخرین بار :)

همیشه متنفر بودم از جار زدن مشکلات م تو فضای مجازی

چه برای خودم چه بقیه بشینم ناله و نفرین هاشونو بخونم که چی؟!

یکی دو بار این کار رو کردم ولی بعد گفتم چرا باید به همه بگم زندگیم چطوره و دیگه تکرار نکردم و پست هام رو پاک کردم و در نتیجه شد فعالیت خیلی کمم تو فضای مجازی مخصوصا بیان!

شاید قلب من در حال انفجار باشه اما قرار نیست همه بفهمن چون هیچ کس از باطن زندگی من خبر نداره

هیچکسم جز روانشناس با تجربه نمیتونه کمکم کنه واسه کنترل شرایط چون هم سن و سالهای خودمم باز مثل خودم احساساتی و تو فضان!

نمیدونم با یه معلول (چه معلولیت ضعیف یا شدید یا متوسط)تا حالا زندگی کردید یا نه 

اما من خودم دارم با خودم زندگی میکنم با خانواده ای کاملا سالم جسمی!

اینکه معلولیتم بخاطر کی و چی بود  قبلا مهم بود و شاید هیچ وقت نبخشم مقصرینو و زخم زننده ها رو اما لان دیگه مهم نیست

چون الان من رو تو مسیری گذاشته که مطمئنم فقط لطف خدا بوده که الان اینجام و دارم حاضر میشم برای اعزام پاراسیایی

فقط میدونم من هیچ وقت پیشتیبانی جز خدا و مامان نداشتم 

من فقط زخم خوردم از اطرافیانم از هم خون هام 

همه عصبانی میشن همه دلشون میشکنه منم مثل همه اما میدونم جز مادر کسی رو ندارم فقط اونه که بیشتر از همه نگران بچشه

همیشه ارزوی فرار و دوری داشتم ازشون یه زندگی تنها و مستقل

اما الان اونا هم دیگه مهم نیستن ولی من هنوز آرزومو دارم چون

ما معلولین خیلی کم شانس ازدواج داریم مخصوصا دختری که درسته راه میره تمام کارهاش رو خودش میکنه اما موقع نگرانی-شادی و.اسپاسم های شدید داره و حتی نمیتونه یه بچه بغل کنه و حسرت بغل کردن یه بچه شاید تا عمر داره به دلش بمونه!! شاید حسرت بافتن و با کش بستن موهاش هم همیشه به دلش بمونه!!! :)

من هیچ دوست فوق صمیمی که حرفامو بزنم بهش ندارم چون درکم نمیکنن هیچ کس جای من نیست

من به ازدواج فقط واسه ارامش فکر میکنم نمیخوام نگران خواستگار نداشتم باشم نمیخوام از هول هلیم بیوفتم تو دیگ اب جوش و بعد با سر افتاده برگردم خونه بابام!

چون خود خدا میگه صبر کنید من بهترین چیز رو براتون میخوام 

همین

خیلی حرف زدم برای اولین و اخرین بار سفره دل پهن کردم پیشتون

 برای تیم 210نفره ایران تو بازی های پاراسیایی دعا کنید برای منم دعا کنید

التماس دعا

یا علی :)


+خاله دست زهرا چی شده؟چرا اینجوری شده؟

× مریض شد اینجوری شد! زردی نوزادی میدونی چیه؟

+اره

×خب بعضی از بچه ها به چشمشون میزنه بعضی به  مغزشون و یا دست و پاشون مثل زهرا.

+خاله!!

×جانم ؟!

+ حالا که زهرا میره تیراندازی نزنه یک جای دیگه اش رو هم ناکار کنه ؟!؟!

#غش میکنیم از خنده من و مامان و خودش!!  :))) 

فسقلی بچه چقدر دقیق فکر میکنه و نگران میشه

راست میگه خدایی چقدر اسیب دیدگی داره و چقدر زخم و زیلی شد دستام بخاطر سلاح و صندلی تیراندازی و ناخونام شکست بخاطر سلاح :)

ولی به نتیجه اش می ارزه چقدر شیرینه وقتی چند دهم رکوردت بالاتر میره بعد چند ماه و چندبار رکورد گیری


جواب های ارشد دیروز اومد و نشون داد که ادم نباید پرتوقع باشه! هرچقدر آش بپزی همونقدر آش داری که بخوری!( کاملا من در آوردی!)

اگه نگین پرو ام,  باید بگم توقع داشتم با دو سری تستی که خوندم اونم رشته ای کاملا متفاوت از رشته ی خودم و 3درصد اسیب شناسی و 40درصد مدیریت و 1- درصد یه درس دیگه! 

رشته ای رو قبول شم که ظرفیتش 4نفره فقط!!!

که نشدم :)

حالا کی میخواد سال دیگه 25درصد زبان بزنه ؟؟؟؟؟

من ان شاءالله

و در نتیجه امسال بعد 16سال که من اول مهر میرفتم کلاس امسال اول مهر کلاس ندارم 

مهری بدون کلاس درس!!!

(همونجور که هزار بار قبلا گفتم بازمم میگم ) نمیتونم تصورش کنم اصلا.  =|| 

#محلول گرد نخودش را تهیه میکند# glutamine


چهارسال پیش تو همین موقع ها من دنبال برنامه مسابقات بچه ها تو اسیایی بودم نتایج کشتی و وزنه برداری و تیراندازی و که بصورت زنده پخشش رو نگاه کنم 

که کی چه مدالی میگیره میره رو سکو و پرچم سرود ملی و کلی ذوق . کلی رویا بافی و هدف و ارزو

و حالا بعد4سال دیگه فقط وقت میشه نتایج رو از خبرگزاری پیگیری کنم 

چون خودمون تو اردویم و بعد برگشت بچه ها یه ماه دیگه ما میریم ان شاءالله

واقعا کی میدونه چی میشه فرداش؟ حتی اگه کلی برنامه ریزی کنی گاهی ممکنه اونی نشه که میخوای چون صلاحت نیست و  گاهی خیلی خیلی بیشتر بهت میده خدا

ان شاءالله هرچی خیره واسه همه اتفاق بیوفته


یک بنده ی خدا , امسال :

عیدی امسال ما به مردم این است که مردم توانستند با ایستادگی، تصمیمات آمریکا را به سمت دیگری هدایت کنند؛ خواهش می‌کنیم، همین را ادامه دهند!


همان بنده ی خدا , پارسال:

عیدی ما همین است که ان‌شالله مردم ما تلاش بکنند، ما بتوانیم به اهدافمان برسیم!

غم به دلتون راه ندید بنده ی خدا فقط یه کوچولو تو یادگیری تفاوت عیدی دادن و گرفتن ضعف داشته چون سر اون درس سرماخورده بود و غیبت داشت. 


سلام به وبلاگم و سلام به کسانی که گذرشون موقع قدم زدن بین صفرو یک ها به اینجا می افته :) 

(همیشه میخوام متفاوت باشم )

نظرات پستهای قبل رو الان تایید کنم و جواب بدم خیلی زشته؟!

در این حد ناامید از اطرافیانم که خودم استوری گذاشتم ملت یادشون بیوفته تولدمه

یادش بخیر پارسال تو وبلاگِ پاراگرافِ اقایِ قاسمی  صحبت شد که امسال 14خرداد خیلی خفن میشه عید فطر و سالگرد رحلت امام یکی هست و یه چندتا اتفاق دیگه هم صحبتش شد برای سال98.

خب قربون خدا و ماه برم که رخ نشون نداد و نذاشت نقشه هامون پیش بره مثل همیشه :)))

حالا این حرفای چرت و پرت درمورد ماه اول ماه رمضان رو دیدن و ندیدن رو کار ندارم بس که چرته واقعا واتِ فاز!؟!؟ :/

دقت کردید چقدر سرم شلوغ شده چقدر ورزش منو از ی حرف زدن دور کرد نچ نچ نچ همش زیر سر مزدوران استکبار جهانیه

مرگ بر امریکا  و انگلیس و صدام یزید کافر و اسرائیل✊✊

دوباره کی گذرمان بی اُفتَد  (همینقدر قوی در دستور زبان فارسی بعد رفتم خارجه یاد بگیرم تو فارسیش موندم)به اینجا خدا داند شاید باشیم و بیایم  شاید هم نباشیم دیگر!

 کی میدونه :)




سلام

خوبید؟ سلامتید؟

در راستای قول و قراری که با یه بنده خدای گذاشتم و با خودم !wink

عه مبارکه تغییرات جدید الان دیدم laugh

خب خب

در راستای اون قول و قرار ها 

پیجِ سیب گلاب (نوای قلم) با همون فقط پستِ ثابت باقی می مونه و سایر پست ها بصورت غیر انتشار درمیان!

اونم فقط می مونه که سال دیگه اگر عمری بود بیام بگم رسیدم به قول قرارهام یا نه smiley

دوستان مجازی ببخشید وقتتون رو میذاشتید و هدر میدادید اینجا 

بنظرم قرار نیست هر حرفی بزنیم و  ملت وقت بذارن بیان بخونن! همونجور که اینستاگرام رو خلوت کردم اینجا هم خلوت میشه :)

برام دعا کنید لطفا ❤

عیدتون هم مبارکheartsmiley


سلام

دارم پستها رو پاک میکنم جهت حذف وبلاگ  و رسیدم به خاطرات تلخ و شیرین بازی های اسیایی

چقدر دور به نظر میرسه اون خاطرات :)

چالش یکساله رو یادتونه؟؟؟

فقط بنویسم که بدونید تو این یه سال دقیقا هیچ غلطی نکردم

عمر ملی پوش بودن هم بالاخره با تلاش های اون کادر فنی بوووق به اتمام رسید

فقط بعد یکسال عدم آگاهی!! کادر فنی سابق  با کمی کنجکاوی فهمیدم که

بنده 

رکورددار رشته ی تفنگ خفیف آسیا بودم از سال ۲۰۱۸ تا الان

 


سلام

دارم پستها رو پاک میکنم جهت حذف وبلاگ  و رسیدم به خاطرات تلخ و شیرین بازی های اسیایی

چقدر دور به نظر میرسه اون خاطرات :)

چالش یکساله رو یادتونه؟؟؟

فقط بنویسم که بدونید تو این یه سال دقیقا هیچ غلطی نکردم

عمر ملی پوش بودن هم بالاخره با تلاش های اون کادر فنی بوووق به اتمام رسید

فقط بعد یکسال عدم آگاهی!! کادر فنی سابق  با کمی کنجکاوی فهمیدم که

بنده 

رکورددار رشته ی تفنگ خفیف آسیا بودم از سال ۲۰۱۹تا الان

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها